سایت سازبیست تولزکد لوگوهای سه گوشه
اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
مــــذهـــبي - فــــرهنـــــگي

نقش زنان در پيروزي و به ثمر رسيدن انقلاب اسلامي

دوستان ! انقلاب اسلامي نويد آسماني بود كه انسانها را به بازيافت اصالت خود بشارت داده و به جسمهاي بي جانشان حياتي تازه بخشيد . تا قبل از اين انقلاب بزرگ، نگرش حاكمان در ايران به زن، نگرشي ابزارگونه براي برآوردن نيازهاي مادي بود . ابزاري كه پيشرفت آن به معناي تنوع ظاهري و همسان با مدهاي رايج و ارضاي غرايض شهواني جنس مخالف البته در لواي عناوين زيبا و آراسته همچون آزادي زنان يا زن مترقي به متن جامعه تزريق مي شد .
حضرت امام خميني ( ره ) وضعيت زنان در زمان رژيم طاغوت را به زنان جاهليت تشبيه نموده و اشاره مي كند كه در آن زمان نيز همچون عصر جاهليت، مقام معنوي زنان ناديده گرفته شده و تا حد يك كالاي مادي تنزل پيدا كرد .
در چنين فضاي تاسف باري كه سايه شوم خود را بر ملت مسلمان ايران انداخته بود خورشيد انقلاب اسلامي به رهبري خردمندانه حضرت امام خميني ( ره ) طلوع كرد و زنان و مردان مومني كه از اين وضعيت غير اسلامي كه رهاورد حكومت ظالم و خود فروخته پهلوي بود به تنگ آمده بودند با پيروي از فرامين اسلامي مقتدايشان عليه حكومت مستبد پهلوي شوريدند و انقلاب اسلامي را به ثمر رساندند .

دوستان ! بر هيچ كس پوشيده نيست كه زنان نقش بسيار مهمي در پرورش نهضت اسلامي ايفا نموده و حقيقتاً در مواردي نقش سنگين تر و موثرتري را نسبت به مردان در جريان مبارزه داشتند . اهميت بيشتر آن زماني آشكار مي شود كه به اين نكته مهم اشاره نماييم كه زنان نه تنها در برخي موارد در صحنه مبارزه حضور جدي و فعال داشته و خود در خط مقدم مبارزه حاضر مي شدند بلكه مشوق اصلي مردان و همسران خويش براي شركت در اين مبارزه به حساب مي آمدند . نقش موثر ديگر آنان تربيت فرزندان صالح براي ادامه راه و آينده نهضت اسلامي بود كه از اهميت ويژه اي برخوردار است . حضرت امام خميني ( ره ) با اشاره به اين مهم مي فرمايد: ما نهضت خودمان را مديون زنها مي دانيم ، مردها به طبع زنها در خيابانها مي ريختند ، تشويق مي كردند زنها مردان را ، خودشان در صفهاي جلو بودند ، زن همچون یک موجودي است كه مي تواند يك قدرت لايزال ، يك قدرت شيطاني را بكشد و در جاي ديگر مي فرمايند: امروز زنهاي شيردل طفل خود را به آغوش كشيده و به ميدان مسلسل و تانك دژخيمان رژيم مي روند . در كدام تاريخ چنين مردانگي و فداكاري از زنان ثبت شده است .

همراهان ! زنان مسلمان ايران با بهره گيري از تعاليم روح بخش اسلام و نشان دادن بيزاري خود از وضعيت غير اسلامي زمان محمد رضا شاه پهلوي كه در سايه حكومت منحوس و ضربه هاي سنگيني به اسلام و مسلمين وارد شد كمر همت بستند و به استقبال خطر رفتند تا اسلام عزيز حفظ گردد . رهبر حكيم و فرزانه انقلاب اسلامي حضرت آيت الله خامنه اي درباره نقش زنان در پيروزي انقلاب اسلامي مي فرمايند : زنان در پيروزي انقلاب اسلامي داراي دو نقش مثبت و موثر بودند ، نقش اول آنها فعاليت مثبت و مستقيم در مبارزه خود و نقش بعدي زنان كه از اهميت بيشتری برخوردار است نقش صبر ، شكيبايي ، مساعدت و تحمل مشكلات ناشي از مبارزه بود .

بسياري از زنان در انقلاب اسلامي مشوق همسران خود بودند و معمولاً در انقلاب بيشترين مشكلات متوجه همسران مبارزان بود . در دو سه سال آخر مبارزه ناگهان نقش بانوان در پيروزي انقلاب اسلامي و قيام عظيم مردم دچار برجستگي عظيمي شد و خانمها اولين راهپيمايي خطرناك را شروع كردند و در ميادين پر خطر مبارزه حضور فعال و چشم گيري داشتند . بانوان پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز جزو اولين پاسخ دهندگان به همه دعوتهاي بزرگ انقلابي هستند و تا امروز در ميدان فعاليت و مبارزه زنها به مراتب جلوتر از مردها هستند .

عزيزان ! نكته مهمي كه وجود دارد اين است كه با پيروزي انقلاب اسلامي تحول شگفتي در نحوه نگرش و جايگاه زن در جامعه اتفاق افتاد . تحولي كه بي شك در پرتو تعاليم عالي و نوراني اسلام ناب محمدي ( ص ) حاصل شد . نگرش ابزارگونه و حيواني ساخته و پرداخته غرب ، جاي خود را به نگاه معنوي و الهي به زن و در نظر گرفتن ارزشهاي والاي اين گوهر گران سنگ بخشيد . انگاره اي كه بي ترديد راه را بر استسمار مادي زن تحت لواي الفاظ فريبنده آزادي زنان به حقوق زنان مي بست و راه را براي پیشرفت و تعالی حقیقی زنان هموار می کرد .
در این تفکر زن به عنوان موجودی که همزمان می تواند سه نقش بسیار مهم همسری ، مادری و عنصر موثر اجتماعی را به اتفاق ایفا کند مورد نظر است و در سایه همین نگاه است که نهضتی همچون انقلاب اسلامی توانست بدون امکانات مادی بر رژیم قدرتمند طاغوت غلبه کند . این نکته تا آن جا مهم است که امام راحل ( ره ) زن را به مثابه یک دستگاه انسان سازی با قرآن کریم مقایسه می کند که برای ساختن ابنای بشر نازل شده است . ایشان در همین رابطه می فرمایند : در این نهضت زنان حق بیشتری از مردان دارند . زنان، مردان شجاع در دامان خود بزرگ می کنند و قرآن کریم انسان ساز است و زنان نیز انسان ساز . وظیفه زنها انسان سازی است . اگر زنهای انسان ساز از ملت گرفته شود ملتها به شکست و انحطاط مبدل خواهند شد . ممکن است یک بچه ای که شما خوب تربیت کنید یک ملت را نجات دهد و توجه داشته باشید که بچه های خوب تحویل جامعه بدهید و آموزشتان با پرورش باشد .

کارشناس - آقای عارفی :

" مساله نقش زن و حضور زن در عرصه های اجتماعی از جمله در تحولات و انقلابها همیشه در طول تاریخ بطور مستقیم یا غیر مستقیم جایگاه خاص خودش را داشته . در انقلاب ایران یکی از برجستگی های خاصی که خیلی زیاد می توان از ابعاد و جهات مختلف درباره آن گپ زد حضور زن مسلمان ، زن مسلمان ایرانی در انقلاب سال 1357 بود ، نقش فوق العاده ای زنان در انقلاب داشتند مثلاً حضور زنها و تربیت سیاسی زنها و هیجان آفرینی زنهای مسلمان در انقلاب و این که آنها چطوری مردها را حتی روحیه دادند و مردها را در عرصه انقلاب به صورت همگانی بسیج کردند. یعنی هر فردی از افراد در صحنه ها به طور چشمگیر حضور پیدا کرد ، با این که خود زنها حضور چشمگیر داشتند در حضور بخشی  از مردم و مردها نقش فوق العاده ای داشتند .
اما سوال این که زنهای مسلمان در کشورهای دیگر از جمله زنان مسلمان در افغانستان با الگو گیری از زنهای مسلمان در ایران در انقلاب چگونه می توانند از تجربیاتشان سرمشق بگیرند و از تجربیاتشان استفاده کنند ، اولاً این مساله یک مساله علمی است ، حالا ممکن است کسی بگوید چه لزومی دارد یعنی خود ما نمی توانیم بدون الگو گیری ، این مساله یک مساله تاسف آمیزی است که اگر کسی بگوید چرا ؟ به خاطر این که تحولات بشری از علمی گرفته ، از فلسفی ، از هنری و صنعتی و اقتصادی و از همه ابعاد گرفته ، ریشه در گذشته ها دارد ، آن گذشته ها هم در قلمرو ملی نیست ، یعنی تجربه ها از جمله تجربه های سیاسی مرز نمی شناسد همان طور که علم مرز نمی شناسد و همان طور که هنر مرز نمی شناسد تجربیات سیاسی هم مرز نمی شناسد به خصوص چه زیباست که این مساله ثابت شد که زنان مسلمان در ایران با استفاده از تربیت دینی و با استفاده از توصیه های دینی و مبانی دینی نقش آفرین و هیجان آفرین شدند و دشمن شکن شدند و این چه بهتر که هر جا که اسلام آن جا نقش داشته باشد و اسلام در آن جا زیربنا باشد دیگرانی که گرایش به اسلام دارند از تجربیات آنهایی که به صورت پیشگام از اسلام استفاده کردند از آنها نتیجه بگیرند .
اما این مساله را اگر خیلی ساده تر و ریزتر و کوچکتر بکنیم این که زنهای مسلمان در افغانستان باید حضور سیاسی داشته باشند ، خیلی هم نقش دارد ، اما این حضور سیاسی یکی شناخت دشمن است یعنی دشمن را باید بشناسد و یک تحول درونی و یک شناخت در خود زنها باید به وجود بیاید که اسلام آمده و گفته است که برای نابودی پستی ها و پلیدی ها و نا امنی ها فقر مبانی مختلف و اصول متعددی داریم که مردها نقش دارند در کنار مردها، زنها هم نقش دارند ، بنابراین در افغانستان اگر ما خواسته باشیم فقر اقتصادی و نا امنی سیاسی و ابتذال فرهنگی را از بین ببریم و دشمن را از قلمرو فرهنگی و اخلاقی و اعتقادی و سیاسی و ملی خود دور کنیم و خودمان استقلال داشته باشیم و سرپای خود بایستیم دستور دین این است که هم زن باید حضور پیدا بکند و هم مرد . چه بهتر که مسلمانها که همه عضو یک پیکرند آنی که به صورت پیشگام زمینه برایش فراهم بوده و شرایط برایش فراهم بوده و جلوتر و پیشگام تر توانسته نقش ایفا کند که زنهای مسلمان در ایران چنین بوده خوب چه بهتر که زنهای مسلمان از جمله در افغانستان از تجربیات سیاسی زنها در ایران در تحولات دینی نقش فوق العاده ای داشته از آنها درس بگیرند و از تجربیاتشان استفاده کنند . "

دوستان ! حضرت آیت الله خامنه ای در جایی به تشریح جایگاه والای زن پرداخته و فرمودند: نقش زنان در انقلاب ثابت کرد که زن در سایه ایمان و آگاهی و به دور از فسادی که دنیای غرب برای او درست کرده است می تواند نقش اول را در تحولات تاریخی و جهانی ایفا کند ، ثابت کرد که افتخار و عظمت زن در چیزهایی که دستهای آلوده صهیونیست برای او در دنیای کنونی فراهم آورده نیست بلکه زن در سایه مهارت و عفت و احساس مسوولیت است که می تواند دوشادوش مردان و در مواردی جلوتر از آنها گام بردارد . آنچه مسلم است این است که تنها به مفاهیم والای انسانی مکتب اسلام است که پیشرفت ، تعالی و سعادت حقیقی برای زنان جامعه و به دنبال آن کل جامعه ایجاد می شود و همین نگاه بود که توانست انقلاب اسلامی را در ایران به پیروزی برساند و تحمل هشت سال جنگ طاقت فرسا را برای آنان سهل و آسان نماید . یعنی همان روحیه والای اسلامی که عالی ترین نمونه آن بانوی بزرگ عالم حضرت صدیقه طاهره ( س ) است ، همان که هم نقش مادری خویش را به طور کامل ایفا نمود و بهترین فرزندان تاریخ بشریت را تحویل جامعه داد و هم نقش همسری خود را در کنار حضرت علی ( ع ) در عالی ترین شکل خود به انجام رساند و هم حضور جهادی و مملو از بینش عمیق الهی خویش را در راه دفاع از ولایت نمایان ساخت

بر گرفته از : http://dari.irib.ir


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:انقلاب,پيروزي,زنان,نقش, توسط عباسعلی

مروري بر عوامل اصلي پيروزي انقلاب اسلامي

 پيروزي انقلاب اسلامي در بهمن ماه سال 1357 در ايران ، تحولي عظيم و شگرف محسوب مي شود. وقوع اين رويداد منحصر به فرد ، در سال هاي پاياني قرن بيستم، بسياري از نظريه پردازان انقلاب را شگفت زده کرد. حال پس از گذشت سه دهه، هنوز هم بسياري از ابعاد اين انقلاب براي جهانيان و حتي مردم اين مرز و بوم ناشناخته مانده است. به طور کلي آثار اين حادثه تاريخي را مي توان به دو دسته تقسيم کرد:

 الف - آثار تاريخي : که قسمت عمده آثار مربوط به انقلاب اسلامي را تشکيل مي دهد. خاطرات کارگزاران رژيم پهلوي و ماموران کشورهاي بيگانه ، در اين بخش قرار مي گيرد. اين آثار ارزش علمي ندارد، ولي دربردارنده مواد خام و اسنادي است که در تحليل انقلاب داراي فوايدي مي باشد .

ب آثار تحليلي: مطالعه رويداد مهم انقلاب اسلامي و مطالعه زواياي گوناگون آن ، در اين بخش مي گنجد. هر نويسنده بر اساس سابقه و پيش فرض هاي ذهني خود اين پديده را مورد ارزيابي قرار مي دهد.

 آثار موجود در اين زمينه را مي توان طبقه بندي نمود . بعضي آثار مربوط به پيروزي انقلاب  به عامل اقتصاد و توسعه توجه دارد ، برخي به نقش عوامل روان شناختي ، مواردي نيز به نقش استکبار جهاني و برخي ديگر به نقش فرهنگ و در نهايت بخش ديگر به بعد معنوي و ديني نظر دارد.

 آن چه حايز اهميت است بوده و اين نوشته در صدد پاسخگويي به آن است ، در حقيقت بررسي عوامل اصلي پيروزي انقلاب در سال 1357 مي باشد و اين نکته که نقش دين و مذهب تا چه اندازه در شکل گيري و موفقيت آن تعيين کننده بوده است؟

با توجه به اسناد و آثار مکتوب در اين زمينه ، فرضيه هاي متعددي را مي توان در نظر گرفت . اما مهم ترين فرضيه ، اين است که "اسلام در شکل گيري و تکوين انقلاب نقش اساسي و تعيين کننده داشته است." منظور از " اسلام " همان "مکتب تشيع " است که مشتمل بر جهان بيني و نظام فقهي، حقوقي، سياسي و اخلاقي مخصوص خود مي باشد. مقصود از "انقلاب "  نيز تعريفي است که استاد مطهري (ره) از اين واژه ارائه مي دهند. ايشان انقلاب آن را " طغيان و عصيان مردم يک ناحيه و يا يک سرزمين عليه نظام حاکم موجود براي ايجاد نظمي مطلوب " معرفي مي کنند. (1)

 دين و انقلاب

 پاسخگويي به اين سوالات که آيا اسلام با سياست رابطه اي دارد يا خير ، سرشت و ماهيت دين نسبت به تغييرات اجتماعي و انقلاب چيست ؟ تعريف قلمرو دين و اين که آيا دين مانع انقلاب است يا موجب و برانگيزاننده آن؟

 ديدگاه هاي متعددي در باره اين مسئله وجود دارد. برخي وجود دين را فقط و فقط براي پاسخگويي به نيازهاي روحي و فردي لازم مي دانند و دين يک سلسله تعاليم اخلاقي و پند و اندرز تعريف مي شود. در اين رويکرد، دين مجموعه اي از باورها و فارغ از موقعيت هاي اجتماعي و سياسي جامعه است. اين تلقي بيشتر با آيين تحريف شده مسيحيت و تحولات پس از رنسانس، که منجر به جدايي دين از سياست شد، منطبق و البته اسلام با اين نگرش به شدت مخالف است.

 ديدگاه ديگر نسبت به دين ، نگاه محافظه کارانه است . تحليل مارکسيستي از دين در اين چارچوب مي گنجد  که بر اساس آن ، دين تنها در خدمت برخي از اقشار جامعه خواهد بود .

 بدون ترديد ، دين کارکردهاي مؤثري از خود در عرصه اجتماع باقي مي گذارد و ايجاد وحدت و روحيه همبستگي و يکپارچگي و تنظيم برنامه زندگي انسان ها در عرصه اجتماع است. با دقت در حوادثي که منجر به انقلاب فرانسه گرديد ، مشاهده مي کنيم که اين انقلاب با هدف جدايي دين از سياست صورت گرفت ، به همين دليل در شکل گيري آن ، آيين مسيحيت نقشي نداشت و رهبران اين انقلاب نه تنها دخالت مذهب را در امور سياسي منع مي کردند، بلکه ، مذهب را صرفاً در قلمرو مسائل شخصي قلمداد کردند.

 انقلاب اسلامي در ايران نقطه مقابل انقلاب فرانسه است. ريشه اين انقلاب از اسلام بوده و با هدف احياي دين و حاکميت ارزش هاي ديني در عرصه اجتماع شکل گرفت.

 اسلام و انقلاب اسلامي

 دين مبين اسلام مبتني بر يک نظام ارزشي است که در آن ، شاخص هاي جامعه سياسي آرماني عرضه شده است. رهبران ديني شيوه ها و راهکارهاي عملي تحول و دگرگوني جامعه را ارائه مي دهند و اسلام در پردازش شيوه ها، در مقايسه با ساير مکاتب ، معيارهايي دارد که با آنچه امروزه در جهان رايج شده ، متفاوت مي باشد. حرکت در چارچوب اسلام ،حاکميت اخلاق و اينکه اسلام استفاده از هر وسيله براي رسيدن به هدف را جايز نمي داند ، خطوط کلي حاکم بر اين شيوه هاست.

 بسياري از ابعاد نظام سياسي اسلام در قرآن کريم ، آمده و انقلاب اسلامي ايران الهام گرفته از تعاليم آن و تاريخ تشيع است.

ارائه نگرش صحيح و سازنده از تاريخ اسلام و سيره اهل بيت (عليهم السلام ) باعث تحول فکر و انديشه مردم است و برخي معتقدند علت اصلي وقوع انقلاب اسلامي در ايران ، روح حاکم بر تفکر و جهان بيني اسلامي بود. پيش از ايجاد هر انقلاب مردمي در جامعه ، انقلاب فردي در درون رخ مي دهد. (2)

قرآن کريم مي فرمايد: مردم و جامعه تغيير نمي کنند، مگر آنکه خود افراد تغيير و تحول يابند. (3)

ازآنجا که براي ايجاد انقلاب در انديشه، بايد در جهان بيني و وضعيت روحي جامعه تحول ايجاد شود، از رسالت هاي مهم پيامبران و انبياء الهي ، دگرگوني فکر و انديشه است.

 نظام اعتقادي اسلام نقش مهمي در موضع گيري انسان در عرصه اجتماع دارد. هر چه اعتقادات و باورهاي جامعه از استحکام بيشتري برخوردار باشد ، نقش موثرتري در مواجهه با مشکلات ايفا مي کند. روح حقيقي توحيد، نفي فراعنه وشرک و طاغوت را به همراه دارد و در مسير مبارزه با ظلم ، قدرت پايداري مي دهد.

 اعتقاد به آخرت، الهام بخش مبارزه ، شهادت طلبي و اجراي حدود الهي در جهان است. دو اصل نبوت و امامت نيز گوياي سيره عملي رهبران ديني به عنوان الگو و راهنماي مردم به شمار مي رود. زندگي سراسر مبارزه و جهاد ائمه اطهار (ع) در تاريخ پرافتخار شيعه ، درس بزرگي براي پيروان آنان در طول تاريخ است. به همين دليل، تحولات انقلاب در طول تاريخ پس از عصر غيبت امام عصر (عج)ريشه در قيام عاشورا و موضع گيري سياسي ، مبارزاتي ائمه معصومين دارد.

 هم چنين نظام حقوقي اسلام، ضرورت حاکميت الهي در جامعه ، اهميت عنصر اجتهاد و نهاد مرجعيت، جهاد، امر به معروف و نهي از منکر نقش مهمي در اتخاذ روش هاي انقلابي در مواجهه با حاکمان غيرديني دارد.

در نظام تربيتي اسلام نيز عناصر مهمي براي مواجهه با طاغوت وجود دارد. استاد شهيد مطهري (ره) معتقد است که نفي روحيه تمکين و سازش و در مقابل، واجد روحيه پرخاشگري بودن، طرد و انکار از زمينه هاي مهم عصيان و مقاومت عليه رژيم هاي ضد ديني به شمار مي رود. (4)

 در يک نگرش کلي کارکردهاي مهم ايدئولوژيک دين از سويي، به چالش طلبيدن وضع موجود جامعه و از سوي ديگر، ترسيم آينده اي مطلوب و آرماني و ارائه راهکارهايي براي حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب است.

 رژيم ستمشاهي و حذف اسلام از زندگي مردم

 در شکل گيري انقلاب اسلامي ايران، يکي از شاخص ها ، اسلام زدايي ، توسط رژيم گذشته است. در پيدايش جنبش ها و نهضت ها ، اسلام ، همواره از موانع عمده مقابله با استعمار و استبداد به شمار مي رفته است. در عصر حاکميت پهلوي، اين رژيم، با کمک و حمايت آمريکا و انگليس روي کار آمد و اسلام زدايي را از اصول ثابت سياسي اش محسوب مي دانست .

به عنوان مثال از محورهاي عمده اسلام زدايي و تلاش رژيم پهلوي در تحقق اين امر مي توان به برپايي جشن هاي 2500 ساله که با هدف تحقير فرهنگ و تمدن اسلامي و بازنويسي آثار تاريخ باستان اشاره نمود. اين اقدام با انجام تبليغات فراوان داخلي و خارجي و هزينه هنگفت در تخت جمشيد برگزار شد و منجر به واکنش شديد امام خميني (ره) گرديد. (5)

هم چنين برگزاري يادبود هزاره فردوسي به منظور تأکيد بر زبان فارسي ، حذف واژه هاي عربي ، حفظ مليت ايراني و ترويج آئين زرتشت از ديگر اقدامات اين رژيم در عصر پهلوي اول بود.

حکومت پهلوي مي کوشيد با استخدام نويسندگان ، احکام ديني را در قالب رمان و داستان به استهزابگيرد و با انتشار کتاب هايي که توسط غربزدگان نوشته مي شد ، در القاي بي ديني و ايجاد شبهه و در نتيجه تضعيف  ايمان و باورهاي مذهبي مردم تلاش کند. نگارش مقاله «رشيدي مطلق » در حمله به رهبر انقلاب در سال 1351 از جمله اين اقدامات بود و چاپ اين مقاله موجب واکنش مردمي و رخداد قيام 19 دي و شتاب گرفتن انقلاب در ايران گشت.

ترويج فساد و فحشا از ديگر اقدامات رژيم شاه بود که با هدف بي تفاوت سازي نسل جوان جامعه شکل
 مي گرفت. (6) 

تحريک اقليت هاي ديني از ديگر مظاهر اسلام زدايي به شمار مي رفت.

 گسترش روابط با اسرائيل و حمايت از بهاييان نيز از سياست هاي مهم رژيم بود که موجب اعتراض شديد حضرت امام خميني (ره) در آن زمان قرار گرفت.

 ويژگي هاي رهبري انقلاب

از جمله شاخص هاي اسلام در انقلاب ايران ، نقش رهبري است . رهبري حکومت اسلامي ايران در شخصيت حضرت امام خميني تبلور يافته بود که نقش هماهنگ کننده نيروهاي  انقلابي را ايفا مي کرد.

مهم ترين ويژگي هاي رهبري انقلاب اسلامي ايران :

 - مبارزه بر پايه دين و معنويت و عمل به وظيفه

- برخورداري از مقام مرجعيت و فقاهت

-  تأسي از قيام و حماسه عاشوراي حضرت سيد الشهداء (ع)

- پايان دادن به افسانه جدايي دين و سياست

- عدم وجود حزب و گروه خاص در پيشبرد انقلاب

- شجاعت در معرفي آمريکا و اسرائيل به عنوان اساس عقب ماندگي و بدبختي مردم

- احياي تفکر و بصيرت ديني در جامعه

و پيام هاي رهبري

که در قالب مفاهيم اسلامي بيان ميشد و نقش مهمي در بسيج مردمي و در طول شکل گيري انقلاب داشته است. محتواي اين پيام ها و موجي که توسط آن در بين مردم ايجاد مي شد بيانگر هدفي بود که رهبري در بسياري از اعلاميه ها به آن اشاره کرده و بر آن اصرار مي ورزيد ، يعني اعتلاي کلمه حق و استحکام مباني ديني ، که رژيم گذشته در صدد محو و نابودي آنها مي کوشيد. (7)

 با دقت به مواضع امام (ره) در روند شکل گيري نهضت، مشاهده مي کنيم که نخستين مخالفت ها از سوي امام ، که در آن قيد اسلام و سوگند به قرآن کريم حذف شده بود، در اعتراض به لايحه «انجمن هاي ايالتي و ولايتي » آغاز و منجر به اعتراضات وسيع مردم به اين لايحه درشهرهاي گوناگون گرديد.

 هم چنين کشتار مدرسه فيضيه در سال 1342 و قيام 15 خرداد، که منجر به شهادت صدها تن از ياران امام شد، نتيجه واکنش رهبري در قبال سياست هاي ضد اسلامي رژيم بود. شهادت سيد مصطفي خميني فرزند امام راحل در سال 1356 و اعتراض رهبر انقلاب به شاه در همان سال از نقاط عطفي به شمار مي رود که در نهايت، منجر به سقوط رژيم شاه در سال 1357 گرديد.

 نقش مساجد در پيروزي انقلاب

 نقش مساجد به عنوان يکي از کانون هاي مهم تجمع ، تبادل پيام ها و تعميق جريان انقلاب حايز اهميت است.

در تکوين انقلاب اسلامي، نهادهايي چون مساجد که مرکز تجلي فرهنگ اسلامي هستند ، نقش سازماندهي نيروهاي درگير با رژيم را ايفا مي کردند. در صدر اسلام نيز، علاوه بر آنکه مساجد ،کانوني براي عبادات محسوب مي شدند، مرکز فعاليت هاي اجتماعي نيز به حساب مي آمدند. از سوي ديگر، در حملات دشمنان به جهان اسلام نيز مساجد از اولين کانون هايي بوده اند که مورد تخريب و هتک حرمت قرار گرفته اند. (8) مسجد در طول تاريخ اسلام ، کانون عبادت، آموزش، پايگاه قضاوت و داوري ، مکاني براي ارتباط جمعي و تبادل اخبار و پايگاه جهاد و حرکت هاي انقلابي بوده است.

 نهضت امام خميني (ره) ، که موجب احياي مفاهيم اسلامي بود، باعث تحول در کارکرد دين و ايفاي همان نقش هاي اوليه اي گرديد که مسجد داشت. امام راحل در اين زمينه فرمودند: «مسجد در صدر اسلام هميشه مرکز جنبش حرکت هاي اسلامي بوده است. از مسجد تبليغات اسلامي شروع مي شده است و از مسجد قواي اسلامي براي سرکوبي کفار و وارد کردن آنها در زير بيرق اسلام (حرکت مي کرده است) و هميشه در صدر اسلام، مسجد مرکز حرکات و مرکز جنبش ها بوده است.» (9)

 امام معتقد بود ، مساجد به منزله سنگرند که بايد از آنجا به دشمن شبيخون زد، (10)

امام امت در اين زمينه در سال 1357 و در پيامي اعلام مي کنند که گويندگان در مساجد وظيفه دارند مصايب رژيم را در طول پنجاه سال سلطنت پهلوي به اطلاع مردم برسانند و آنها را آگاه کنند. (11)

در نتيجه ، نقشي که مساجد در شعله ور ساختن انقلاب تا پيروزي آن به عهده داشتند و تعرضي که رژيم به برخي مساجد داشت و منجر به تعطيلي و آتش زدن بعضي از آنها گرديد، نشان دهنده ماهيت انقلاب و به عبارت ديگر، نقش اسلام در تکوين و شکل گيري انقلاب است.

 مناسبت هاي ديني

 نمادهاي اسلامي نشانه همبستگي جامعه ديني به شمار مي روند . تاسوعا، عاشورا و اعياد اسلامي مانند غدير خم از جمله اين نمادها هستند. رژيم ستمشاهي مي خواست روزهايي چون جشن تاجگذاري را به عنوان جايگزين معرفي کند و اين نمادها را، که ريشه در اسلام و فرهنگ ايران داشت، کمرنگ جلوه دهد و از بين ببرد. بزرگترين اعتراضات مردمي در طول انقلاب در تاسوعا و عاشوراي حسيني شکل گرفته است. قيام 15 خرداد نيز مصادف با ايام عاشورا بود. در سال 1357، بيش از دو ميليون نفر در تهران در راهپيمايي اين روز شرکت کردند که موجب شگفتي ناظران خارجي شد.

برگزاري مراسم يادبود براي شهدا از ديگر نمادهاي ديني است که موجب تداوم حرکت انقلاب شد. اين اقدام از سال 1356 شروع شد.

 حضرت امام با توجه به نقشي که محرم و صفر در تکوين و تداوم انقلاب داشت، بر حفظ سنت هاي آن تاکيد فراواني داشته و آن را ضامن حفظ و تداوم انقلاب مي شمردند. (12)

بي شک نقطه آغاز انقلاب، موقعيت ها و ايامي بود که در آن انقلاب شتاب فزاينده اي به خود مي گرفت. ايام و موقعيت هاي مذهبي متعلق به اسلام نظير تاسوعا، عاشورا و اربعين حسيني از اين قبيل بود.

 روحيه شهادت طلبي و ايثار

 اسلام در مواجهه با ظلم و دفاع از حقيقت، مسلمانان را به جهاد با جان و مال دعوت مي کند. پايداري در جهاد ، گاه منجر به پيروزي و گاه منجر به مرگ مي گردد که در فرهنگ اسلامي، از آن به «شهادت » تعبير مي شود. تاريخ اسلام سرشار از قيام شيعيان در جهت حاکميت خود و دفاع از آن بوده است. در سايه مکتب اسلام، مرگ و کشته شدن در راه دفاع از ارزشهاي ديني ، فوز عظيم تلقي مي گردد .

 انتشار آثار مهمي درباره «جهاد» و «شهيد» از جمله کتاب شهيد مطهري ، نشانگر تاثير نهضت احياگر امام خميني و ديگر انديشمندان اسلامي است. انقلاب اسلامي ترجمان بسياري از آيات و روايات، به ويژه در زمينه «شهادت» و «جهاد» است. از سوي ديگر، سخنان و پيام هاي امام درباره شهيد و شهادت طلبي، خود، انگيزه و محرک تداوم حرکت انقلاب شد. وصيت نامه شهداي انقلاب و دعوت آنان از مردم براي حفظ تداوم انقلاب نيز از عوامل مؤثر در ادامه راه آنان بود.

 يکي از کارگزاران رژيم نيز در تحليل انقلاب اسلامي به عنصر شهادت طلبي اشاره کرده و مي نويسد: «توجه به آميخته اي که از مذهب و نيروي جوانان در ايران به وجود آمده سر اصلي سقوط شاه را مکشوف مي کند. در اين ميان، اگر کسي به اهميت نقش شهادت طلبي در مذهب شيعه نيز آگاهي داشته باشد حتما به خوبي مي داند که در اين مذهب، اگر کسي کشته شود قدرتش از کسي که او را کشته است به مراتب افزون تر خواهد بود.» (13)

 رهبري انقلاب در مواضع متعدد بر شهادت، صبر، استقامت و اعتقاد به اصل «احدي الحسنيين » تاکيد مي کنند. بر اساس اصل انجام تکليف الهي، امام ، اعلام کردند که ما تکليف الهي خود را ادا مي کنيم و به احدي الحسنيين نايل خواهيم شد.

 شعارهاي مردمي

 شعارهايي که در طول درگيري مردم با عوامل  رژيم ارائه مي شد ، حاکي از ماهيت فکري انقلاب و
آرمان هاي والاي امام بود قريب به اتفاق شعارهاي مردمي در طي سال هاي شکل گيري انقلاب برخاسته از اسلام و مهم ترين خواسته آنها ايجاد حکومت اسلامي و احياي دين بود.

ديوار نوشته هاي سال 1357 نشان مي دهد که بيش از 90 درصد شعارها در حمله به رژيم پيشين و کارگزاران آن، حمايت از امام، تاييد اسلام، حکومت اسلامي، شهدا و تلاش در جهت وحدت مردم براي تداوم مبارزه است.(14)

 انقلاب اسلامي ايران بر اساس اراده ملت مسلمان که دل نگران فرهنگ اسلام بودند، ايجاد شد. در ايران، انقلاب به گونه اي بي نظير ساخته شد. اينکه ماهيت اين انقلاب فرهنگي است و اسلام در آن نقش تعيين کننده دارد موجب نفي عوامل ديگر نمي شود، ولي فرهنگ ديني عاملي اساسي بود و عوامل ديگر ضميمه آن.

 نکته ديگر که نبايد از آن غفلت کرد اين است که جامعه ديني ايران به دنبال حضور استعمار غرب و استبداد داخلي، طي سده اخير، هرگاه زمينه را مهيا ديده به صحنه آمده است، جنگ هاي ايران و روسيه در عصر قاجاريه تا قضيه گريبايدوف ، نهضت تنباکو، نهضت مشروطيت، نهضت جنگل، قيام خياباني، واقعه مسجد گوهرشاد، نهضت ملي شدن نفت و قيام سال 1342 همه نشانگر نقش دين در حرکت آفريني اجتماعي مردم ايران است.

انقلاب اسلامي ايران ، اتفاقي عظيم و تاريخي بودکه بدون بصيرت و استقامت و پايداري مردم و مهم تر از همه اراده خلل ناپذير رهبر نستوه آن ، امکان به وقوع پيوستن نداشت. رهبر و هدايت جامعه به دست مبارک امام راحل نه تنها در ايران که در تمام جهان بي نظير بوده و هست. يادش گرامي

 منابع :

 1. مرتضي مطهري ، پيرامون انقلاب اسلامي، قم، ص 29

 2. محمد تقي مصباح ، جامعه و تاريخ ، ص242

 3. قرآن کريم ، سوره رعد ، آيه 11

 4.  مرتضي مطهري، همان، ص 55

 5. سيد حميد روحاني، بررسي و تحليلي از نهضت امام خميني، تهران، ص 18

 6. فخر روحاني، اهرمها، سقوط شاه و پيروزي انقلاب اسلامي، تهران، ص 137

 7.  سيد حميد روحاني، همان، ج 1، ص 417

 8. عباس سعيد رضواني، بينش اسلامي و پديده هاي جغرافيايي، ص 35

9.  حضرت امام خميني (ره)، صحيفه نور، ج 18، ص 276

 10.، همان ج 1 ، ص 148 و 190 ،  ج 15 ، ص 158

 11.  همان ، ج 2، ص 84

 12. همان ، ج 15، ص 204

 13. فريدون هويدا، اسرار سقوط شاه، ترجمه مهران، ج 1، ص 110

 14. مهدي محسنيان راد، بررسي ديوارنوشته هاي دوران انقلاب، فصلنامه رسانه ، ش 4 (زمستان 1369)،
ص 24


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 11 بهمن 1391برچسب:عوامل,پيروزي,انقلاب,دين,اسلام, توسط عباسعلی

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 23 صفحه بعد

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 23 صفحه بعد